توضیحات :
تحقیق باموضوع
مقايسه ي بهداشت رواني دانشجويان سيگاري و غير سيگاري دانشگاه مشهد
143صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
به رغم نکوهش و مذمت در مضرات سيگار و هشدار محققان، پزشکان و کارشناسان بهداشتي و فعاليت رسانهها در مورد اين بلاي خانمانسوز و قاتل خاموش، باز هم به وفور مشاهده ميکنيم که افراد بسياري در جامعه همچنان به کشيدن سيگار و دود کردن وجود خود مشغول هستند و هيچ توجهي به اين هشدارها و علايم خطر ندارند و افراد ديگر را به اين ورطه و منجلاب ميکشند.
آيا ميدانند که چرا سيگار ميکشند و چه چيزي از کشيدن سيگار نصيب آنها ميشود يا چه خسارات جبرانناپذيري به روح و جسم و اگر صاحب خانواده هستند به خانواده بيگناه آنها وارد ميشود و جداي از اين چه ضربهاي به افراد جامعه به خصوص نوجوانان، جوانان و قشر دانشجو که در حالت هشدار قرار دارد وارد ميشود؟!
بايد بدانيم که اگر راهکارهاي پيشگيرانه و موثر در شيوع مصرف سيگار و سيگار در ميان نوجوانان و جوانان در نظر گرفته نشود، همواره بايد نگران عواقب به مراتب بدتري از اين بلاي خانمانسوز در ميان نسل فرداي جامعه باشيم!
افرادي كه نگرشها و باورهاي مثبت و يا خنثي به سيگار دارند، احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني است كه نگرشهاي منفي دارند. اين نگرشهاي مثبت معمولاً عبارتند از: كسب بزرگي و تشخص، رفع دردهاي جسمي و خستگي، كسب آرامش رواني، توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد.
از آنجا كه محیط آموزشی بعد از خانواده، مهمترين نهاد آموزشي و تربيتي است، ميتواند از راههاي زير زمينه ساز مصرف سيگار در نوجوانان باشد:
بي توجهي به مصرف سيگار و فقدان محدوديت يا مقررات جدي منع مصرف در محیط آموزشی، استرسهاي شديد تحصيلي و محيطي، فقدان حمايت اساتید و مسئولان از نيازهاي عاطفي و رواني به خصوص به هنگام بروز مشكلات و طرد شدن از طرف آنان. تحقيقات نشان میدهند، افرادی كه به انواع سيگار اعتياد پيدا كرده اند، اغلب اولين تجربهشان را به صورت تفريحی و با کشیدن سيگار و در دوران نوجوانی كسب كرده بودند و به تدريج اعتياد آنان، از حالت تفريح خارج شده و با تكرار و زياد شدن ميزان مصرف، معتاد شدهاند. گروهی ديگر از جوانان و نوجوانانی كه شروع به مصرف سيگار میكنند، اظهار میدارند كه برای فرار از مشكلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی شان دست به اين كار زدهاند.
1-2 . بیان مسأله:
پديده گرايش به سيگار بعنوان يكي از مهمترين آسيبهاي اجتماعي خاصه در ميان نسل جوان توجه بسياري از متخصصان و مسئولين، سياسي فرهنگي، تربيتي و آموزشي بسياري از كشورها را به خود معطوف ساخته است.
در كشور ايران به دليل وجود بافت جوان جمعيتي اين موضوع پيچيدگي خاص خود را يافته است. لذا شناسايي و تبيين درست آن براي يافتن راهحلهاي مناسب ضروري به نظر ميرسد . اما از آنجايي اين گروه نقشهاي متعدد و تعيينكنندهاي در جامعه بعهده دارند، آسيب آنان حتي در ميزان پايين لطمههاي جبران ناپذيري فردي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و غيره را بدنبال خواهد داشت؛ لذا اتخاذ برنامههاي پيشگيرانه در مورد آنان از الويت بسيار برخوردار است.
بررسي مصرف سيگار در زمان حاضر از اهميت ويژهاي برخوردار است. از يك طرف جمعيت جامعهي ايران جوان است و از طرف ديگر جوانان اصليترين قربانيان مصرف سيگار هستند چرا كه جوانان به خاطر خصوصيات جواني، آسيب پذيري بيشتري دارند چون پويا و جستجو گرند.
امروزه كارشناسان و صاحب نظران معتقدند كه در حال حاضر بحران مصرف سيگار و سيگار را در كنار 3 بحران يعني((بحران نابودي محيط زيست، بحران تهديد اتمي و بحران فقر)) به عنوان مسئله روز در آمده است. طبيعي است كه حل اين بحران و معضل و بلاي خانمانسوز از عهده يك سازمان و يا چند مرجع، آن هم صرفاً با يك بر خورد قهري نه تنها خارج بوده بلكه نگرش يك بُعدي به مسئله است و وضعيت فعلي را بدتر خواهد نمود. به گونهاي كه عميقاً احساس ميشود تنها راه حل موضوع، خارج شدن از ((برنامه روزي)) و گام برداشتن در مسير ((برنامه ريزي)) و ايجاد عزم ملي و بسيج همگاني در اين راستا است. كسي نيست كه در خصوص مضرات و اثرات سوء سياسي، اجتماعي و فرهنگي معضل سيگار که در قرن حاضر از مهمترين و دردناكترين معضلات بشري است آگاهی نداشته باشد. سيل خروشان مصرف سيگار بيرحمانه در مسير حركت خود، كودكان، نوجوانان و جوانان و حتي سالخوردگان را طعمه قرار داده و علاوه بر متلاشي كردن كانون گرم و پاك خانوادگي سبب ناكامي در زندگي و تمايل بخودكشي و مرگ در آنها نيز ميگردد.
مشكل مصرف سيگار به عنوان يك پديده مهلك كه نتايجش ميتواند اثرات بسيار سويي در
زمينههاي سياسي، اقتصادي وفرهنگي جامعه داشته باشد در هر جامعهاي مطرح است ومعمولاً گروهي كه در برابر اين پديده خطرناك بيش از سايرگروهها آسيبپذير است همانا (گروه جوان) يك جامعه ميباشند به طوركلي وقتي صحبت از گروه جوانان ميشود مقصود افرادي بين پانزده تا بيست سال است كه گروهي وسيعي از جمعيّت جهان يعني حدود % 5/8 ازجمعيت كشورهاي پيشرفته و %9/10 ازجمعيت كشورهاي در حال توسعه را تشكيل ميدهند .
آنچه مسلم است دلايل مصرف سيگار بسيار پيچيده است و از فرهنگي به فرهنگ ديگر و كشوري به كشور ديگرتفاوت ميكند. تحقيقات متعددي در داخل كشور و از آن جمله در سطح دانشگاهها صورت گرفته است كه به نحوي به علل گرايش به مصرف سيگار و غيره پرداختهاند و در اين زمينه به نتايجي نيز دست يافتهاند امّا همچنان كه ذكر شد گرايش و مصرف سيگار بسته به فرهنگ،مذهب، قوميت، منطقهي جغرافيايي، شرايط آب و هوايي، سطح اقتصادي، فرهنگي و علمي نه تنها با خارج از كشور بلكه حتي در داخل كشور ما نيز تفاوت ميكند. به همين خاطر و با توجه به اهميت موضوع يعني مصرف سيگار در بين دانشجويان دانشگاه، از آنجايي كه پژوهشي در اين خصوص در سطح دانشگاه فردوسي صورت نگرفته بود بر آن شديم تا با انجام اين پژوهش به بررسي مصرف سيگار و مقايسهي بهداشت رواني در بين دانشجويان سيگاري و غير سيگاري بپردازيم.
1-3. اهميت و ضرورت تحقيق:
دانشجويان قشري هستند كه سكانداران آيندهي هدايت كشور محسوب ميشوند و اگر اين قشر عظيم خود داراي زمينه و بستر مناسب براي رشد و تعالي نباشند چه بسا پس از اينكه وارد جامعه و نيروي كار كشور كه شدند با توجه به پيشينهي نامناسب خود بسياري ديگر از اقشار و گروههاي مختلف جامعه را نيز تحت تأثير خود قرار داده و از اين طريق لطمات جبران ناپذيري به پيكرهي اجتماع بزنند. براي مثال دانشجويي كه اكنون خود سيگار مصرف ميكند و در آينده نيز قرار باشد معلم شود و به تربيت و تعليم فرزندان ما بپردازد، چگونه ميتواند مانع از اين شود كه الگوي دانشآموزان خود واقع نشود و از اين طريق آنها را تحت تأثير خود قرار ندهد. از اينگونه مثالها زياد ميتوان بيان نمود اما آنچه كه مهم است اين است كه مسئولان آموزشي و فرهنگي كشور و بخصوص دانشگاهها اقدام به آموزش و فرهنگ سازي در اين زمينه در سطح كشور و دانشگاهها نمايند.
آنچه كه تقريبا همگاني است و در بين جوانان بيشترجامعهها ديده ميشود مصرف سيگار به منظور برطرف كردن اضطراب وافسردگي نهفته است. در صورتي كه جوانان به علت نا آگاهي به جاي استفاده ازمكانيسمهاي دفاعي موجود در از بين بردن ناراحتيهايشان به دنبال يك راهحل فوري و معجزهآسا ميكردند كه اضطراب يا افسردگي خود را برطرف كنند كه معمولا در اين گونه موارد به وسيله دوستان همسن و سالشان سيگار به آنها معرفي ميگردد به عقيدهي يكي از متخصصان عادت به مصرف سيگار مانند ساير عادتها، عادت نميشود مگر با انجام و تامين نيازهاي فرد البته بايد ذكر كرد كه فقط يك شخصيت فكري مضطرب و يا افسرده نيست كه به مصرف سيگارروي ميآورد بلكه گروههاي ديگر جوانان نيز ممكن است دچار اين دام شوند. جوانان به علت اينكه مانند بزرگسالان آمادگي پذيرش و مقابله با مشكلات زندگي را ندارند و برخي از مشكلات عادي براي آنان به صورت شديد و جدّي جلوه و تظاهر ميكند بنابراين دربرابرمشكلات وخطرات احتمالي آسيب پذيرند به ويژه دوران بلوغ كه جوانان دچار مشكلات و بحرانهايي ميگردند. وظيفهي بزرگترها ايجاب ميكند كه به طورمنطقي و صحيح با جوانان و مشكلاتشان روبهرو گردند. متاسفانه والدين يا مربيان آگاهي و اطلاعات اندكي در مورد تحولات روحي دوران بلوغ جوان دارند. لذا به جاي برخورد منطقي و درست با مشكل جوانان او را هدف انتقادها وملامتهاي خود قرار ميدهند. لذا نميتوانند آنچنان كه بايد و شايد جوان را در برابر مشكلات زندگي و يا ناراحتيهايش كه ناشي ازدوران بلوغ و احيانا كمبود محبت و عدم درك ازطرف بزرگترها از خانواده و اجتماع فراري شده و به دنبال يك ماده معجزهگر باشند كه سيگار را مييابند زيرا جوان ميبيند كه دوستانش نه تنها او را ملامت نميكنند بلكه وي را بيشتر و بهتر نيز درك ميكنند لذا هرگونه راهحلي را كه آنان براي رفع مشكل پيشنهاد كنند بدون هيچگونه تامل و تعلقي ميپذيرد...........و همه چيز از همين جا شروع ميشود..........ابتدا سيگار..............سپس سيگار همراه حشيش ...........وبلاخره هروئين.
پيشينه مصرف دخانيات به طور تخميني به حدود ده هزار سال پيش ميرسد. در چين و يونان باستان، بر اساس نوشته هاي تاريخ نويسان و آثار حكاكي شده، از تنباكو و توتون به عنوان گياهي داروئي ياد شده است.
پژوهشهاي انجام شده نشان ميدهد كه اكثر معتادان، سيگار مصرف ميكنند و نيز اعتياد را از سيگار شروع كردهاند. بر اساس معيارهاي تشخيصي سازمان بهداشت جهاني، سيگار در رديف مواد اعتيادآور محسوب ميشود. سيگار، در ورودي اعتياد، و چراغ سبزي براي ساير اعتيادها است. مصرف سيگار، نخستين قدم به سوي اعتياد است. سيگار، زمينهساز اعتياد به سيگار بوده و مادر اعتياد به سيگار محسوب ميشود.
بنابراين، آشنايي با عوامل زمينهساز مستعد كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
1- شناسايي افراد در معرض خطر مصرف سيگار و اقدامهاي پيشگيرانه لازم براي آنان؛
2- انتخاب نوع درمان و اقدامهاي خدماتي، حمايتي و مشاورهاي لازم براي معتادان به سيگار.
در بررسي تاريخ، بشري را نمي توان يافت كه با مسائل مربوط به سيگار دست به گريبان نبوده و شايد بتوان گفت سيگار همزاد با بشر در اين جهان يافت شده و تا زماني كه انسان در اين عرصه وجود دارد آن نيز پا بر جاست. مسائل مربوط به سيگار تازگي نداشته و اثرات آن نيز همواره در سرنوشت ملتها و اقوام قابل جستجو است. در كتب تاريخي ايران و حتي در كتاب قانون ابن سينا از اثرات اين مواد نامبرده شده است. اما بيشتر گزارشات در مورد سيگارمربوط به زمان صفويه و سپس قاجاريه تا عصر كنوني است همراه با فراز و نشيبهاي اين دوران كه اشاعه مصرف مواد افيوني مورد توجه بوده است. قوانين يكصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نيز يافت ميشود.
در زمان ما مسئله سيگار شكل مخاطره آميز و كاملا پيچيده اي به خود گرفته و در عين حال گسترش جهاني يافته است.
استعمال دخانيات همچنين عامل موثري در ابتدا به انواع بيماريهاست زيرا براساس آمار در مراكز بيمارستاني كشور 90 درصد سرطان ريه 75 درصد بيماريهاي ريوي 40 درصد كل سرطان ا و 50 درصد بيماريهاي قلبي بخاطر استعمال دخانيات به وجود ميآيد.
مصرف سيگار به عنوان يك آسيب ومعضل اجتماعي بهداشتي اقتصادي و فرهنگي با پيچيدگيهاي خاص خود حاكميت ملي امنيت و استقلال كشور ما را تحت تاثير قرار داده است با توجه به مسائل جنبي آن ميتوان ادعا نمود كه ارزشهاي انساني و اسلامي و نيز هويت ملي ما در معرض خطر و آسيب اين آفت بزرگ قرار گرفته است. توجه به آمارها نشانگر رشد روزافزون مصرف كنندگان سيگار در اجتماع رو به قوت ما دارد. اين موضوع كه قشر جوان جامعه بيشتر در معرض آسيب و آماج سيگار مي باشند وظيفه همگان را در موضع تقابل با اين مشكل خطيرتر ميسازد. براستي وظيفه ما افراد اين جامعه درقبال اين ديو بدسيرت چيست؟ خانوادههاي ما و والدين ما چه وظيفه و مسئوليتي را بر عهده دارند ؟ دستگاههاي تعليم و تربيت ما چطور ؟ و يا اينكه عزم ملي و جزم تك تك افراد اين جامعه در هر لباس و در هر مكان و هر زمان را مي طلبد، براستي كدام يك چاره كار است ؟
هماکنون مصرف سالانه سيگار در کشور ما بيش از 50 ميليارد نخ است که حدود 27 ميليارد نخ آن توسط شرکتهاي داخلي توليد و بقيه از مبادي رسمي وارد کشور ميشود! حال، چقدر از مبادي قاچاق وارد ميشود معلوم نيست! هر سيگاري در کشور ما در هر روز از 13 تا 15 و ماهانه معادل 450 نخ سيگار دود ميکند و اين در حالي است که در سال 3 تا 4 هزار ميليارد تومان براي خريد و هزينههاي درماني ناشي از سيگار مصرف ميشود که با اين هزينه گزاف هزاران شغل ايجاد ميشود؟!
تحقيقات نشان ميدهد سالانه 5/1 ميليون نفر در اثر کشيدن سيگار در جهان فوت ميکنند که اين رقم در سال 2020 به 10 ميليون نفر خواهد رسيد، اين در حالي است که 25/1 ميليارد نفر از جمعيت کره زمين سيگاري هستند و تقريبا 100 هزار نفر در هر روز کشيدن سيگار را به صورت حرفهاي شروع ميکنند و اکثر آنها را جوانان و نوجوانان تشکيل ميدهند که بيشتر در سنين 15 تا 25 سالگي هستند که اين امر دريچهاي براي ورود به اعتياد و ناهنجاريهاي اجتماعي و حرکتي آرام و خاموش براي ويرانگري زندگي است. تلفات انساني ناشي از مصرف دخانيات هم در كشور ما در مرز خطرناكي قرار دارد زيرا به طور ميانگين هر 8 دقيقه يك ايراني به واسطه بيماريهاي ناشي از مصرف سيگار جان خود را از دست ميدهد. به اعتقاد پژوهشگران افرادي كه سيگار كشيدن را از سنين نوجواني آغاز كرده باشند حتي اگر اين عادت خود را ترك كنند بيشتر از كساني كه در سنين بالاتر به سيگار روي آوردند ولي آن را ترك كردهاند دچار صدمات ژنتيكي ميشوند.
تحقيقات بيانگر آن است که اکثر افراد سيگاري در کشورهاي در حال توسعه هستند، يعني ميتوان گفت از هر 10 نفر 8 نفر در اين کشورها سيگاري هستند که با اين احتساب حدود 80 درصد از بيماريها و مرگ وميرها نيز به اين کشورها تعلق ميگيرد و جالب است که اين روند رو به افزايش است در حالي که در کشورهاي توسعه يافته روبه کاهش است و اين نشان از عدم آگاهي کافي کشورهاي فقير و در حال توسعه در مورد آثار مخرب و زيانبار مصرف سيگار و دخانيات و آگاهي کافي در کشورهاي توسعه يافته است چرا که آنها معتقدند اين کار نوعي عقبافتادگي و بيتفکري است.
طبق آخرين آمارها در کشور ما 12 درصد از افراد جامعه مصرف کننده دخانيات هستند، حال اگر تنها يک درصد سيگاريها درايران کم شوند يعني به 11 درصد برسند، 700 هزار سيگاري کم ميشوند و به ازاي صرفهجويي در هزينه آن ميتوان 18 هزار شغل جديد ايجاد کرد! برخي آمارها شمار سيگاريهاي كشور را 10 ميليون نفر اعلام مي كنند يعني از هر 7 ايراني يك نفر به مصرف دخانيات (سيگار قليان پيپ ) معتاد است. هم اكنون حدود 28 درصد مردان و 4 درصد زنان و در كل 10 ميليون نفر از جمعيت كشور روزانه 13 4 نخ سيگار ميكشند كه اگر روزانه به طور متوسط 5000 ريال صرف استعمال دخانيات نمايند رقمي معادل 50 ميليارد ريال در روز در كشور دود ميشود كه همين رقم هم از سوي دولت براي هزينههاي درماني بيماران ناشي از مصرف سيگار بودجه درماني صرف ميشود.
شايد در باب علتيابي بتوانيم به دوستان زياد و ناباب، در دسترس بودن آسان مواد دخاني، سيگاري بودن والدين (دليل سيگاري بودن 50 درصد دختران و پسران)، عدم ممنوعيت و ارزان بودن سيگار، سهل انگاري والدين و عدم برخورد مسئولانه و منطقي با فرزندان و موارد گوناگون ديگر اشاره کنيم که اين باعث تأسف است.
به هر حال، پيگيري مجدانه دست اندرکاران و مسئولان ذيربط در ممنوعيت تبليغ و تشويق مستقيم و غير مستقيم افراد و تحريک آنها نسبت به فروش و مصرف سيگار در اماکن عمومي و محيط اداري و آموزشي و فروش و مصرف آن توسط افراد زير 18 سال - که قانون ممنوعيت آن هنوز حالت اجرايي جدي به خود نگرفته است ـ، گسترش شعارها و هشدارهاي بهداشتي در اماکن فرهنگي- آموزشي و اماكن عمومي بخصوص روي پاکتهاي سيگار،تا حد زيادي در پيشگيري و اعتياد به مواد دخاني موثر است.
همچنين، عزم جدي و جهاني در برابر تبليغات سوء شرکتهاي توليدي (اکثرا آمريکايي با سود ساليانه بيش از 300 ميليارد دلار)، افزايش قيمت سيگار و همچنين ماليات (که در اين صورت درآمد دولت نيز افزايش مييابد)، برنامهريزي و اقدامات پيشگيرانه از سوي کارشناسان و مسئولان به عنوان ضرورتي انکارناپذير در خصوص گرايش افراد زير 20 سال، چرا که اعتياد به سيگار در اين سنين زمينهساز بيشتري براي اعتياد به مواد مخدر است، ارائه آموزشهاي لازم در زمينه مضرات و زيانهاي ناشي از استعمال دخانيات از طرف سازمانهايي نظير مراکز دانشگاهي و آموزش و پرورش که درصد بالايي از ارتباط با جوانان و نوجوانان را دارند، گسترش مراکز دولتي و غيردولتي ترک سيگار، خدمات بيشتر مشاورهاي ترک دخانيات و ... از راهکارهاي بسيار موثر در اين امر مهم است.
فهرست برخی ازمطالب:
7- شرايط عاطفي: يك موضوع ديگر كه با مشكلات خانوادگي مربوط است، عدم صميميت و فقدان رابطة عاطفي بين والدين و فرزندان ميباشد. زماني كه نيازهاي عاطفي جوان در محيط خانواده برآورده نشود، او سعي ميكند اين نياز را با اتكا بر دوستان حل كند و به اصطلاح (( نگاه به بيرون)) دارد. ازآنجا كه فقدان تجربه و هيجان پذيري ازجمله مؤلفههاي دورة جواني است، دراين جمعهاي دوستانه اموري مانند استعمال سيگار، سيگار و موضوعات جنسي بعنوان نوعي سرگرمي تلقي ميشود. بديهي است كه همة افراد با هدف غرق شدن دراين امور وارد محافل دوستانه نميشوند، ولي گروه از مكانيزمهايي براي يكدست كردن افراد استفاده ميكند كه همهی افراد را ناگزير به مشاركت دراين فعاليتها يا ترك گروه مينمايد. اصرار در استعمال مواد، سبك مصرف مشاركتي ( كه درآن اعضاي گروه بصورت دوره مينشينند و به نوبت مواد استعمال ميكنند)، تمسخركردن افراديكه ازمشاركت امتناع ميكنند يا مخاطب قرار دادن آنان با القابي مانند ‹‹ جوجه، بچهننه، آدم حسابي و . . . ›› ازجملهی اين مكانيزمها است. همچنين شرايط مزبور سبب كاهش اثر تلاشهايي ميشود كه در جهت بازپروري معتادين صورت ميپذيرد. مثلاً دريك مطالعه معلوم شده است 34 % معتادين سابق بدليل وجود دوستان معتاد و تحت تأثير اصرارهاي آنان مجدداً به اعتياد روي آوردهاند (فرجاد، 1374). البته همين شرايط را با توجه به محيط و برگشت فرد به موقعيتي كه نسبت به نشانههاي آن شرطي شده و به همين دليل به مصرف مجدد مواد گرايش مييابد، نيز ميتوان تبيين نمود. 33
روشهاي مقابله با فشار همسالان 38
واكسيناسيون ذهني. 38
آموزش قاطعيت. 39
آموزش مهارتهاي زندگي و اطلاع رساني. 39
خانواده درماني: 61
مواد افيوني كدامند؟ 66
ترياك، شيره و سوخته ترياك، كدئين، هروئين و مرفين انواعي از مواد افيوني هستند كه از گياه خشخاش به دست ميآيند. در ايران مواد افيوني شايعترين مواد غير قانوني مورد مصرف ميباشند. 66
چگونه كمك كنيم ؟ 71
آثار مصرف فن سيكليدين. 81
عوارض مصرف طولاني الكل. 94
آثار مصرف مواد استنشاقي: 96
عوارض مصرف طولاني مواد استنشاقي. 97
چه افرادي مستعد اعتياد به سيگار هستند؟ 105
فعاليتهاي پيشگيري متمركز بر آگاهسازي و آموزش والدين. 110
مقايسه ي بهداشت رواني دانشجويان سيگاري و غير سيگاري دانشگاه مشهد باز نگري 150 ص_1586322017_39844_7162_1037.zip0.18 MB |