توضیحات :
تحقیق باموضوع
فحشا
195صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
مقدمه
مطالعه سير تاريخي فحشا نشانگر آن است كه اين پديده، از كهنترين انحرافات بشري است و از دير باز به عنوان يك واقعيت اجتماعي وجود داشته است. با اين حال، تحقيقات علمي اندكي روي آن صورت گرفته است.
طبق تعريف، زن ويژه يا روسپي يا فاحشه، زني (يا به ندرت مردي) است كه مخارج زندگي خود را به طور كلي يا جزئي از طريق تسليم جسم خويش به ديكران (با انگيزههاي جنسي) تأمين ميكند. بعلاوه اين نوع روابط جنسي بدون محبت و موقتي است و اگر رابطه عاطفي در اين كار دخالت داشته باشد، فحشا نام نخواهد داشت. اين اصطلاح، تنها به كساني اطلاق نميشود كه تمام عمر به فحشا اشتغال دارند، بلكه هر زن يا مردي كه در ضمن اشتغال به كارهاي ديگر، گاهگاهي با دريافت پول به ايجاد رابطه جنسي باديگران اقدام كند، نيز (طي مدتي كه به اين رفتار ميپردازد)، روسپي ناميده ميشود (فارلي و ديگران، 1998 : ص94).
روانشناسان علت بروز اين پديده را علل رواني از جمله گرايش به تنوعطلبي و ضعف هويت اخلاقي ميدانند و همچنين اختلال در هويت در آن دخالت دارد و در برخي از افراد اين گروه، اختلالات شخصيتي (به ويژه اختلال شخصيت ضد اجتماعي و مرزي) نمود بيشتري دارد (بهبودي،1378 : ص102).
از نظر جامعهشناسان و مددكاران اجتماعي، علت فحشا صرفاً به پديدههاي رواني محدود نميشود؛ بلكه علت بروز اين پديده را به فقر و گرسنگي، چگونگي تعليم و تربيت فرد در خانواده، بيكاري، نوسان شرايط اقتصادي، مهاجرت و شهرگرايي، بيسوادي و ناآگاهي، اعتياد به مواد مخدر، طلاق و كشمكش خانواده و انحراف والدين نسبت ميدهند.
با نگاهي مددكارانه به آسيبهاي اجتماعي قرن بيست و يكم كه ديدگاهي مركب از علم جامعهشناسي و روانشناسي است متوجه ميشويم كه توسعه زندگي شهري، گسترش بيرويه مهاجرت از روستا به شهرهاي بزرگ، افزايش حاشيهنشيني، بيكاري، فراواني مشكلات اقتصادي- اجتماعي و جوان بودن درصد بالايي از افراد جامعه ايران باعث افزايش كمي و كيفي آسيبهاي اجتماعي شده و زمينه مناسبي براي ابتلاء به انواع آسيبها مخصوصاً براي قشرهاي نوجوان و جوان فراهم گرديده است كه از جمله اين آسيبها ميتوان به پديده فحشا و روسپيگري اشاره كرد.
با عنايت به اهميت حياتي و نقش تعيين كننده سلامت جسماني و رواني نوجوانان و جوانان جامعه در تأمين بقاء و آينده مملكت بويژه به دليل نقشي كه در تربيت و پرورش كودكان نسل آينده خواهند داشت بيتوجهي به آنان باعث سست شدن بنيان خانواده در نسلهاي آتي خواهد شد. آثار نامطلوبي كه توأمان با اين مسأله روي ميدهد (اشاعه بيماريهاي مقاربتي (از جمله ايدز...) از هم پاشيدگي كانون خانواده، تشكيل خانههاي فساد و فريب ساير زنان و دختران، خودكشي، توزيع مواد مخدر، اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلي، زشت شدن چهره عمومي شهر و ...) ميتواند هزينههاي مالي، خانوادگي، فرهنگي واجتماعي هنگفتي را براي جامعه داشته باشد.
از اين رو، با توجه به پيامدهاي ناگوار اين پديده در بهداشت رواني فردي و اجتماعي، هدف از مطالعه تعدادي از زنان ويژه، روشن شدن برخي از زواياي كيفيت خانوادگي اين قربانيان است. دليل مقايسه عوامل خانوادگي اين گروه با گروه زنان عادي آن است كه تا وقتي كه مبنايي براي مقايسه ويژگيهاي يك گروه وجود نداشته باشد قادر به تبيين تأثير اين ويژگيها بر روي گروه مورد نظر نخواهيم بود. اگر بتوانيم دادههاي گروه آزمايش را با دادههاي گروه كنترل (كه نسبتاً همتا با گروه آزمايشي است) مقايسه كنيم كمك بزرگي به درك معناي تفاوت متغيرهاي مورد آزمايش ميشود. اميد كه با شناخت هر چه بهتر ويژگيهاي فوقالذكر بتوان برنامههاي پيشگيرانه مفيدي را در اين زمينه مطرح و به اجرا گذارد.
موضوع پژوهش حاضر كه به بررسي مقايسهاي ويژگيهاي خانوادگي زنان روسپي (ندامتگاه زنان سازمان زندانها در تهران) و زنان غير روسپي (سطح تهران) ميپردازد، از منظر تئوريهاي روانشناسي و جامعهشناسي به اين مسأله پرداخته و سعي در شناسايي هر چه بهتر اين خصوصيات دارد.
بيان مسأله
خانواده نخستين گروهي است كه به صورت طبيعي وجود داشته و جامعه بر آن بنا شده است. چگونگي و كيفيت روابط در خانواده در تحقق وظايف خويش، شاخص مناسبي جهت ارزيابي كيفيت ارتباطي جامعه ميباشد، هر چه خانواده داراي روابط خوب و سالمتري باشد به همان نسبت ثبات و سلامت جامعه بيشتر تأمين شده است. بر عكس هر چه خانواده از وضعيت بدتر و آشفتهتري برخوردار باشد به همان نسبت سلامت جامعه بيشتر تهديد شده است. زيرا اختلال در كاركرد ارتباطي خانواده نشانه اختلال در منظومه خانواده است كه خانواده را به سمت فروپاشي سوق ميدهد (پيكرستان ، 1380 : 5). فرويد ميگويد بيشترين افراد ناسازگار و مسألهدار، وابسته به خانوادههاي آسيب ديده هستند و افرادي كه مربوط به خانوادههاي پر كشمكش ميباشند به سبب عدم برخورداري از آرامش رواني و عدم تمركز و آشفتگي بيشتر در معرض رفتار ناسازگارانه و كجروانه قرار دارند (مركز آموزش سازمان زندانها، 1374 : 95). در اين ميان روسپيگري زن به عنوان عضوي از مهمترين نهاد اجتماعي خود نمود بارزي از عميقترين اختلالات كاركردي در ساختار خانواده است.
روسپيگري اگر چه در نگاه اول پديدهاي فردي به نظر ميرسد اما با توجه به پيامدهاي سوء آن كه در نظم جامعه اختلال و آشفتگي ايجاد ميكند و منشاء بسياري از رفتارهاي ضد اجتماعي و بزهكارانه همچون اعتياد به مواد مخدر، مشروبات الكلي، اشاعه بيماريهاي مقاربتي (از جمله ايدز...) از هم پاشيدگي كانون خانواده، خودكشي، توزيع مواد مخدر، سرقت، جيببري، تشكيل خانههاي فساد و فريب ساير زنان و دختران است. جا دارد كه عليرغم معلول بودن اين پديده از آن به عنوان علت آغازين بسياري از آسيبهاي ديگر ياد كنيم.
زنان روسپي به خاطر شرايط خاص خود مورد انواع سوء استفاده و آزاد قرار ميگيرند و در نتيجه زمينه را براي پيدايش و افزايش باندهاي جنايتكاري كه اين زنان را مورد استثمار و بهرهكشي قرار ميدهد فراهم ميسازند. اين پديده سبب ميشود كه سطح جرم و جنايت در جامعه افزايش يابد. در نتيجه امنيت و سلامت اجتماعي به مخاطره افتد.
تحقيقات زياد نشان ميدهد كه روسپيگري نتيجه روابط ناسالم و بسيار خشن در خانه و خانواده بوده و بازده آن نيز دامنگير خانوادهها مي شود و نيز جامعه بزرگتر را دچار آسيب و اختلال ميسازد.
آمار دقيقي از تعداد روسپيان در ايران وجود ندارد. با اين وجود آمارهاي ارائه شده از سوي مسئولين نشان ميدهد كه تعداد زنان روسپي هر ساله رو به افزايش است. در خرداد ماه سال 1381 از 5789 نفر زنداني زن 1258 نفر آنها به جرم اعمال منافي عفت و عمومي و عمدتاً براي جرائم روسپيگري زنداني شدهاند (دفتر آمار و رايانه سازمان زندانها ، تير 1381) و نيز با عنايت به اينكه امروزه اخبار تكاندهندهاي از وضعيت اين زنان و سرگذشت دردناك آنها در اينترنت و رسانههاي بينالمللي درج ميشود. مبين اين واقعيت تلخ است كه اين آسيب اجتماعي به طور نگرانكنندهاي، رو به فزوني است. همچنين صادرات و قاچاق دختران ايراني به كشورهاي حاشيه خليج فارس به وسيله باندهاي فساد و يا شنيدن خبر روسپيگري دختران ايراني در تركيه به راستي دل هر ايراني را به درد ميآورد.
انحرافات اجتماعي، به ويژه انحرافات زنان، سلامت و امنيت رواني- اجتماعي و حتي سياسي و اقتصادي جامعه را تهديد ميكند. از اين رو جامعه براي بقا و پايداري خود بايست تدابير مناسبي جهت جلوگيري از انحرافات زنان بزهكار و اقداماتي جهت بازپروري آنها اتخاذ نمايد. و اين امر جز از طريق شناخت دقيق عوامل زمينهساز وتشديد كننده گرايش به انحرافات امكانپذير نيست. به اعتقاد اكثر روانشناسان و جامعهشناسان ريشه اصلي آسيبهاي اجتماعي و از جمله آنها "روسپيگري" درخانواده است. زيرا خانواده به عنوان كوچكترين اجتماع بشري ساختاري دارد كه عناصر درون آن به شدت به هم وابستهاند و اگر در اين سيستم مشكل ايجاد شود كل سيستم را دگرگون خواهد ساخت بنابراين هميشه سازگاري و تفاهم بين همه اعضاء ضروري است. از اين رو بررسي عوامل خانوادگي مؤثر بر روسپيگري زنان به عنوان يكي از مسائل ضروري جامعه، مسأله اصلي پژوهش حاضر است. به عبارت ديگر، مسأله پژوهش حاضر اين است كه : چه عواملي مرتبط با خانواده موجب روسپيگري زنان ميشود؟
ضرورت و اهميت تحقيق
خانواده به عنوان كوچكترين واحد اجتماعي اساس تشكيل جامعه و حفظ عواطف انساني است، يكي از عوامل مؤثر در رفتار فرد خانواده ميباشد. در يك خانواده شكل كار و طرز ارتباطي اعضاي خانواده به گونهاي است كه محيط خانواده را براي تأمين احتياجات اساسي اعضا چه در زمينه جسماني و چه رواني مساعد ميسازد، اساساً يكي از كاركردهاي خانواده اجتماعي كردن طفل و تعليم و تربيت وي ميباشد و هر گونه نارسايي در كاركرد خانواده تأثيرات نامطلوبي در بهنجار نمودن فرزندان ميگذارد. در زماني كه فروپاشي خانواده به عنوان نهاد اوليه و پايدار تربيت روز به روز افزايش مييابد و طبق پيشبينيهاي انجام شده از جانب سازمان بهداشت جهاني احتمال داده ميشود كه در طليعه هزاره سوم پنجاه درصد از كودكان در خانوادههايي تك والد و بيسرپرست به سر ميبرند و نرخ طلاق هفت برابر افزايش مييابد و در زماني كه شيوع اختلالات و ناهنجاريهاي رواني و رفتاري از نظر همهگيرشناسي روز به روز فزوني مييابد در چنين زماني تنها كليد حل اين بحران اصلاح خانواده و تربيت و بازگشت به كانون خانواده ميباشد (كريمي، 375 : 23).
تحقيقات زيادي گوياي اين واقعيت است كه در پس بسياري از انحرافات رفتاري از جمله پديده روسپيگري به عنوان يك انحراف جنسي، كانون خانواده متلاشي است لذا خانواده بايد هر چه بيشتر مورد توجه قرار گرفته و تلاش شود تا از بروز مشكلات در خانواده جلوگيري به عمل آيد.
روسپيگري به عنوان يك پديده اجتماعي معلول تعاملهاي ناسازگار بين اعضاي خانواده است. پيامدهاي سوء روسپيگري نه تنها بر پيكر جامعه بلكه برخانواده و تمام كساني كه به نوعي با خانواده در ارتباط ميباشند اثر منفي ميگذارد. يافتههاي متعدد نشان داده است كه در جوامع مختلف آمار روسپيگري به ويژه در چند سال اخير در حال افزايش است. در كشور ما فقط در سال 1381 از تعداد 5789 نفر زنداني زن 1258 (يعني حدود 20 درصد) نفر آنها به جرم اعمال منافي عفت و عمومي عمدتاً براي جرائم روسپيگري زنداني شدهاند. از آنجايي كه طيف عظيمي از جامعه ما را قشر جوان تشكيل ميدهد پرداختن به مسائل و مشكلات مربوط به اين قشر تأثير زيادي در باروري و شكوفايي نسل آينده جامعه خواهد داشت.
اكثر تحقيقات در خصوص روسپيان منابع خارجي ميباشد و پژوهشها و مطالعاتي كه در داخل كشور در زمينه پديده روسپيگري انجام شده است بيشتر به سببشناسي اين معضل پرداختهاند و كم به رابطه درون خانوادگي و محيط خانواده كه كانون رشد و پرورش انسان است پرداخته ميشود. لذا در اين پژوهش سعي شده از زاويهاي ديگر به پديده روسپيگري نگريسته و عوامل خانوادگي از يك منظر ارتباطي و تعاملي مورد بررسي و كنكاش قرار گرفته است و نكته قابل توجه اينكه عوامل خانوادگي از ديدگاه زنان روسپي و غير روسپي سنجيده ميشود كه در جاي خود حائز اهميت ميباشد. اصولاً براي پيشگيري از فروپاشي شناسايي عوامل مؤثر بر كاركرد خانواده نقش مهمي در تدوين برنامهها و سياستها براي پيشگيري از افزايش پديده روسپيگري خواهد داشت.
فهرست برخی ازمطالب:
فحشاء_1586320920_39837_7162_1958.zip0.17 MB |