توضیحات :
تحقیق باموضوع
ريشه ناهنجاري ها
26صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
ريشه ناهنجاري هاي اجتماعي سستي در انجام وظايف و گم كردن راه است
اشاره: آن چه مي خوانيد، گزيده اي از سخنان آيت الله مصباح يزدي مي باشدكه به مناسبت مبعث پيامبر اكرم (ص) ايراد شده است.
فرا رسيدن عيد سعيد مبعث را به پيشگاه مقدس ولي عصر ارواحنافداه و همه علاقه مندان به اسلام و اهل بيت تبريك و تهنيت عرض ميكنم.
بعث و بعثت به معناي برانگيختن است؛ يعني چيزي را كه در حالت ركود قرار گرفته، از آن حالت خارج كنند و در يك مسير صحيح به حركت در آورند. البته اصل معناي بعث، حركت در مسير صحيح را تضمين نمي كند؛ ولي شرط ضمني اين مفهوم است. وقتي گفته مي شود پيغمبري برانگيخته شد، يعني مردمي بودند كه در حالت ركود و سكون به سر مي بردند و به هدف مورد نظر نرسيده بودند؛ در نتيجه خدا كسي را فرستاد تا آن ها را به حركت در آورد و به سوي مقصدي برساند كه مي بايست برسند. در اين مفهوم، دو عنصر مورد توجه است: يكي به حركت در آوردن و ديگري جهتگيري صحيح. اگر درباره خودمان بينديشيم، ميبينيم كه اين دو عنصر در وجودمان به قدر كافي وجود نداشته، بلكه دو عامل برضد آن وجود داشته است. اگر عامل برانگيزاننده اي نباشد، علاقه داريم راحت باشيم و استراحت كنيم. اين يك آفت بزرگ است.
خدا انسان را آفريد تا به سوي عرش و قرب خدا برود و خداگونه شود. اين احتياج به تلاش فراوان دارد. اميرالمؤمنين(ع) وقتي بعد از زحمت هاي روزانه و جهاد در ميدان هاي نبرد، به عبادت مي ايستاد، صدها ركعت نماز مي خواند، مي گريست و گاهي غش مي كرد. آخر شب هم مي گفت، راه طولاني و زاد و توشه علي كم است! ما چنين راهي را در پيش داريم؛ اما دلمان مي خواهد همواره بخوابيم و استراحت كنيم. يك عاملي بايد ما را از اين حالت ركود و راحت طلبي بيرون آورد. برانگيختن صرف هم موضوعيت ندارد؛ بايد براي يك حركت صحيح برانگيخته شويم تا در مسير تكاملي پيش برويم. اين كار، وظيفه انبيا (ع) است. خدا ابتدا به وسيله وحي، پيامبران را به حركت در مي آورد و بعد به وسيله آن ها ديگران را . «يا ايها المدثر قم فأنذر»: اي كسي كه جامه بر تن پوشيدي! اين عالم براي خوابيدن و استراحت نيست؛ به پا خيز! «يا ايها المزمل قم» اين دو سوره هر دو با «قم» شروع شده است؛ اما دو جهت گيري مختلف دارند: يكي درباره وظيفه شخصي پيامبر(ص) و آماده سازي ايشان براي پذيرش يك رسالت بزرگ و ديگري هم راجع به اصل آن رسالت. در سوره مزمل مي فرمايد: ما يك بار سنگين را براي تو در نظر گرفته ايم؛ بايد خودت را آماده كني. راه آماده شدن اين است كه شب ها را به عبادت بپردازي. بههرحال، خدا اول پيغمبر را برميانگيزاند و او را براي بر دوشكشيدن يك بار سنگين آماده ميكند؛ در سوره مدثر از آغاز رسالت خود شروع ميكند. «قم فانذر»: به عبادت خود اكتفا نكن؛ آنها بيشتر جنبه خودسازي داشت براي اينكه امروز بتواني مسؤوليت خويش را ادا كني. حالا كه براي پذيرفتن اين مسؤوليت آمادگي پيدا كردي، مسؤوليت خودت را آغاز كن.
پس منظور از بعث يكي اين است كه ما از اين حالت غفلت، ركود، تنآسايي و راحتطلبي خارج شويم و انگيزه حركت پيدا كنيم؛ ديگر اينكه راه صحيح حركت را بيابيم. آن ديگر همان متن شريعت ميباشد كه خداي متعال بهوسيله پيغمبر اكرم(ص) بيان فرموده است. از اينجا بايد توجه كنيم كه خطرهايي ما را تهديد ميكند: يكي خطرهايي كه ما را به ركود و سستي ميكشاند؛ دوم خطرهايي كه ما را از راه صحيح منحرف ميكند. كساني هستند كه ما را دعوت به حركت ميكنند، اما حركت به سمتوسويي كه خودشان ميخواهند، نه آن سمت و سويي كه خدا ميخواهد! به تعبير قرآن، آنها هم امام هستند، منتها امام ضلالت! بايد بكوشيم از سستي و تنبلي به دور باشيم. تنبلي دستاوردي براي آدمي ندارد؛ بهترين حالتش اين است كه انسان را درجا نگاه دارد؛ ولي هرگز به اين حالت نخواهد ماند! چون بهمحض اينكه خوي تنبلي در انسان تقويت گردد، شيطان بر او مسلط ميشود. در بيكاري و تتبلي است كه هزاران فساد و مفسده به بار ميآيد. هرچه انسان بيشتر درگير كار و اشتغال باشد، كمتر به فساد مبتلا ميشود. انسان ابتدا دنبال تنبلي و تنآسايي ميرود، آنگاه در تنبلي و بيكاري هزاران فساد پديد ميآيد. ميگويند: خودت را به كار مفيدي مشغول كن وگرنه نفس تو را مشغول خود ميكند! اگر انسان بيكار شود و نفسش را به كار نگيرد، نفس، او را براي هواهاي نفساني به كار ميگيرد!
فهرست برخی ازمطالب:
ريشه ناهنجاري ها_1586319883_39830_7162_1971.zip0.02 MB |