تحقیق باموضوع افسردگى
تحقیق باموضوع افسردگى

توضیحات :

تحقیق باموضوع
افسردگى

31صفحه قالب ورد قابل ویرایش

بخشی ازمتن:

چکیده

افسردگى هر چند كه از شايعترين اختلالات روانى انسان است، با این حال شايد بيش از هر اختلال روانى ديگر ناشناخته مانده يا در تشخيص آن اشتباه مى‏شود. يكى از علل پنهان ماندن و عدم تشخيص افسردگى، در آميختن آن با غمگينى معمولى است. در زندگى هر كس موقعيتهايى پيش مى‏آيد كه خواه ناخواه او را غمگين مى‏سازد، اما اين حالت با آشفتگى واقعى روانى و تقليل بينش معنوى شخص همراه نيست. برعكس، افسردگى حالتى است كه بر كيفيت خلق شخص تاثير عميق گذاشته و نحوه ادراك او را از خويش و از محيطش دگرگون مى‏سازد.

اين بيمارى اختصاص به يك طبقه معين اجتماع يا كشور بخصوصى ندارد. علائم زجر دهنده آن را در ميان مردم از ثروتمند و فقير گرفته تا دانشمند و بيسواد و شاه و گدا، زن و مرد و در هر گوشه‏اى از عالم مى‏توان يافت.



مقدمه

افسردگي چيست و به چه صورت در زنان و دختران نمود پيدا مي كند؟
افسردگي يك اختلال عاطفي است كه در بعد عواطف فرد اختلال ايجاد مي كند. افسردگي مي تواند هم دلايل بيروني و محيطي و هم علل ژني و دروني داشته باشد. به لحاظ ژني هورمونها تغييراتي در بدن ايجاد مي كند.

ما در زبان روزمره، از كلمه افسردگي جهت توصيف تركيبي از احساسات غمگيني، ناكامي، نا اميدي، و شايد رخوت و بي حالي استفاده كنيم اما زماني كه درمي يابيم پزشكان، روان پزشكان و روان شناسان باليني اين كلمه را به شيوه اي متفاوت به كار مي برند، سردرگم مي شويم. ازديد آنان، افسردگي يا بيماري افسردگي، حالتي است كه به درمان ويژه نياز دارد. به علت اين درهم شدن واژه ها افراد عادي و درمانگراني كه بيماري افسردگي مبتلا نشده اند، احتمالا همدردي و مساعدتي كمتر از آنچه جدي بودن موضوع افسردگي مي طلبند، ازخودظاهر مي سازند.آنان ممكن است چنين تصور كنند كه افراد افسرده تن پرور، خودخواه، يا اهل تمارضند و آنان را با چنين عباراتي نصيحت مي كنند : «سعي كن خودت را جمع و جور كني» يا «خودت را از اين حالت خارج كن، به آن بدي هم كه فكر مي كني نيست»

افراد مبتلا به خوبي اين مسئله را احساس مي كنند كه دوستان، همكاران و خانواده هاي آنها نمي توانند مشكل آنها را درك كنند و با آنان همدلي نشان دهند وبا نگراني از اينكه ديگران آنها را به عنوان فردي متمارض تلقي كنند، ناراحتي شان را دو چندان مي سازد.


ضرورتهای تحقیق

تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست . و بدیهی است که بیماران روانی مخصوص به یک قشر ویا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شوند و امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای تمام افراد وجود دارد . از میان اختلالات رفتاری زنان و بیماری آنان لازم است که بیشترین توجه به بیماری افسردگی شود زیرا افسردگی نوعی احساس غم است که اگر درجهت جلوگیری از آن اقدامی نشود به تدریج منجر به گوشه گیری خواهد شد و تقریبا حالت بی تفاوتی به انسان دست می دهد و این زنگ خطر بزرگی است برای زندگی چرا که چنین شخصیتی دچار نوعی کوری می شود و در اثر همین کوری خوبیهای زندگی را نادیده گرفته و فقط بدیها را می بیند واضح است چنین شخصی اکثر اوقات در تنهایی به سر میبرد و هرگز حاضر به رقابت مثبت در هیچ عملی نیست زیرا که خود را شایسته رقابت با دیگران نمی داند و در نتیجه پس از چندی اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و مسلم است که نتیجه کارش نه رضایت بخش خواهد بود نه قابل اعتماد . وجود یک بیمار روانی به کار عادی – اقتصادی خانواده لطمه شدید وارد می کند درآمد را کاهش داده و از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع ناراحت و تاسف باری قرار می دهد . مراقبت و نگهداری بیمار روانی زندگی خانواده را مختل و نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند . برای سازمان های درمانی – آموزشی – سیاسی – اقتصادی – انتظامی مساله بزرگ و پیچیده ای را ایجاد می کند . به این ترتیب عدم توجه به مسائل عاطفی و روانی زنان – آنها را با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو می کند و آنان را به صورت یک زن دشوار تحویل جامعه می دهد . تراکم مشکلات خطری است که زنان را تهدید می کند و مشکلی که بازشناسی – علت یابی و درمان نشده است با مشکل دیگری پیوند می خورد و ممکن است که در یک دور باطل به پاره ای انحرافات – کمبودها و حتی بزهکاریها در زنان منجر شود .


تعریف مساله


زندگی پر از فراز و نشیب های روحی است و زمانی كه چرخ زندگی در سرازیریبیفتد ، نشیب های روحی تداوم یافته ، عملكرد طبیعی فرد مختل میشود و امكان بروز یك بیماری جدی و رایج به نام"افسردگی" افزایش خواهد یافت . افسردگی، روح ، جسم ، ذهن و رفتار فرد را درگیر می كند.

افسردگی – زنان – روابط اجتماعی


امکان بروز این بیماری هم درزنان وهم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلامی شوند.
در کشور آمریكا در حدود 19 میلیون نفر ( 10/1 بزرگسالان ) مبتلا به افسردگی هستند . پژوهشگران نشان داده اند كه شرایط بیولوژیكی و شیوه زندگی، از عوامل روانی – اجتماعی علت ابتلای بیشتر زنان به این بیماریست . از این رو اشاره به دو نكته حائز اهمیت است:
1-هر فردی به دلیل خاص خود ، ‌به این بیماری مبتلا می شود و حتی دو نفر از مبتلایان به دلایل مشابه ، دچار افسردگی نشده اند .
2ـعلائم افسردگی در بیشتر مواقع بروز می كند ، ولی زمانی كه شخص،عزیزی را از دست می دهد، ‌احساس اندوه، ناامیدی و كاهش توانایی های روزمره،علائمی عادی به نظر می رسند.
همانطور كه ذكر شد ، زندگی مملو از فشارهای روانی ، كار زیادوخسته كننده ، بیكاری دراز مدت ، در گیری ها و مشكلات خانوادگی و مالی ، تحریك پذیری فرد را افزایش خواهد داد . از آنجا كه میزان تحمل فرد محدود است ، تا نقطه ای خاص می تواند تحریك شده و تجربه های مطلوب را پشت سر بگذارد. اما زمانی كه تحریك احساسات ادامه پیدا كند ،‌ممكن است فرد نتواند مانند روزها یا ماه های قبل زندگی كند و به كار و فعالیتادامه دهد ؛ لذا حالتی گذرا پدید خواهد آمد كه گاه به یك بیماری جدید تبدیل خواهد شد .

انواع افسردگی و علائم آن

افسردگی دو نوع است ،‌ یك قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریك پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان كمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از:

علائم افسردگی
1- شكایات مختلف جسمی و دردهای پراكنده
2- احساس خستگی دائم
3- سوء هاضمه و یبوست
4- اختلالات قاعدگی و جنسی
5-عدم احساس شادی و نشاط
6- لذت نبردن از زندگی
7- زودرنجی
8-از دست دادن توانایی انجام کارهای روزمره
9- كم خوابی و كم اشتهایی و گاهی برعكس
10-از دست دادن قدرت تصمیم گیری
11- احساس بی ارزشی و بی كفایتی
12- اشتغالات ذهنی دائمی درباره مرگ
13- اقدام به خودكشی


فهرست برخی ازمطالب:

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

روش تحقیق بررسی عللی افسردگی 32 ص_1586319415_39826_7162_1898.zip0.06 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 20,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت