توضیحات :
تحقیق باموضوع
ترجمة مقاله
ريسك سود مازاد، ارزشهاي ذاتي و قيمتهاي سهام
49صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
ريسك سود مازاد، ارزشهاي ذاتي و قيمتهاي سهام:
از استفن پي باجينسكي و جيمز ام والن ـ
تحقيقات تجربي حسابداري شواهد نسبتاً كمي در مورد اين كه آيا از نظر ريسك ، اختلافات مقطعي سودي حسابداري با اختلافات مقطعي در قيمتهاي سهام، ارتباط دارند يا نه؟ ارائه ميدهد. ما با توجه به ريسك يا خطر مربوط به ارقام حسابداري دو پرسش را مطرح ميكنيم:
1 ـ آيا ارزيابيهاي خطر مربوط به حسابداري (يعني خطر نظام مند و تغيير پذيري كل در مجموعه زماني بهره مازاد حقوق صاحبان سهام شركت) با ارزيابي بازار و برآورد خطر حقوق صاحبان سهام ارتباطي دارد يا نه؟
2 ـ اگر اين چنين است، پس آيا اين ارزيابيها به صورت افزايشي با ارزشيابي بازار و ارزيابي خطر حقوق صاحبان سهام در وراي ديگر عوامل قابل بررسي و مشاهده، نظير عوامل موجود در الگوي سه عامل French, Fama (1992) ارتباط دارند؟ ما بر مبناي يك معيار اساسي حسابداري در مورد ريسك قيمت بازار اختلاف ميان قيمت واقعي سهام و الگوي ارزشيابي سود مازاد بر پايه برآورد ارزش سهام و با استفاده از نرخ بهره بد ون ريسك را ارزيابي ميكنيم.
نتايج ما حاكي از آن است كه هم ريسك سيستماتيك و هم مجموع تغيير پذيري در بهره مازاد حقوق صاحبان سهام به طور ناقص تفاوت قيمت گذاري را نشان ميدهد، و تأثير توضيحي مجموع تغيير پذيري به عوامل فاما و فرنچ ـ بقاي بازار، اندازه شركت و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري ـ افزوده ميشود.
اصطلاحات كليدي: سود بازار، معيارهاي ريسك حسابداري، صرف ريسك ضمني، ارزشيابي حقوق صاحبان سهام.
دادههاي موجود: دادهها در منابع ليست شده متن موجود هستند.
1 ـ مقدمه:
ارزشيابي اصولي حقوق صاحبان سهام مستلزم ارزيابي پرداختهاي پيش بيني شده آتي و خطر موجود در اين پرداختها ميباشد. تحقيقات موجود در مورد مفيد بودن ارقام درآمدهاي حسابداري بيشتر به نقش آنها به عنوان اطلاعات مربوط به پرداخت اختصاص يافته تا نقش آنها به عنوان اطلاعات مربوط به خطر يك مورد استثناء مطالعه بنيادين و اصولي Beaver و همكاران است كه نشان ميدهد ارزيابيهاي خطر حسابداري با الگوي بقاي بازار رابطه مثبت دارد، ولي اين كه آيا ارزيابيهاي خطر حسابداري قيمتهاي بهره سهام را توضيح ميدهد يا نه را مورد ارزيابي و بررسي قرار نميدهد. از اين گذشته، تحقيقات تجربي حسابداري در مورد اين كه آيا ارقام درآمدهاي حسابداري از نظر خطر توأم با اختلافات مقطعي در قيمتهاي سهام، داراي اختلافات مقطعي است يا نه صحبت چنداني به ميان نميآورد. ما در اين مطالعه با ارائه اين پرسش خطر مربوط به ارقام حسابداري را مورد بررسي قرار ميدهيم: آيا ارزيابي خطر درآمدهاي حسابداري با ارزيابي بازار سرمايه و برآورد خطر شركت ارتباطي دارد يا خير؟ پاسخ به اين پرسش شركاي بازارهاي سرمايهاي، نيز محققان و مدرسان حسابداري را از تأثيرات اصولي ارقام درآمدهاي حسابداري در ارزيابي و برآورد خطر آگاه ميكند. يافتهها نيز به درك بهتر چگونگي تشخيص الگوي ارزشيابي درآمدهاي حسابداري و چگونگي بكارگيري آنها در مجموعههايي كه ارزيابي خطر بازار (مثلاً الگوي بقاي بازار) موجود نيست كمك ميكند.
ما نيز پرسش دومي را مطرح ميكنيم: آيا ارزيابي ريسك سود حسابداري به صورت افزايشي با ارزيابي بازار و ارزيابي خطر حقوق صاحبان سهام در وراي ديگر عوامل قابل بررسي، نظير سه عامل موجود در الگوي فاما و فرنچ (بقاي بازار، اندازه شركت و نسبتهاي ارزش بازار به ارزشهاي دفتري) ارتباطي دارد يا خير؟ تحقيقات به عمل آمده از سوي فاما و فرنچ و ديگران حاكي از آن است كه الگوي يك سازه (عامل) ارزيابي دارايي سرمايهاي كامل نيست چون به نظر ميرسد عوامل خاص خارج از اين الگو (از قبيل عواملي بر مبناي ارقام حسابداري، نظير نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار) بهرههاي سهام را توضيح ميدهد. بررسي ما شواهدي مبني بر اينكه : آيا ارزيابي خطرسود حسابداري عوامل خطر برآورد شدهاي كه ارزيابي سنتي خطر حقوق صاحبان سهام(نظير الگوي بقاي بازار) يا عوامل تعيين شده توسط فرآيندهاي خاص اخير (نظير تحقيقات فاما و فرنچ)را مطرح ميكند يا نه ؟ ارائه ميدهد.
تئوري سنتي نقش ارقام حسابداري در ارزشيابي، نظير الگوهاي ارزشيابي سود مازاد (از قبيل ا ولسون 1995؛ فلتام وا ولسون 1995) با فرض اين كه سرمايه گذاران از نظر خطر حنثي هستند و نرخ تنزيل خالص و Non stochastic است نقش خطر را تسهيل ميكند. فلتام و ا ولسون (1999) اخيراً خاطر نشان ميكنند كه ارزش حقوق صاحبان سهام بايد همانند خطر اصلي تغيير غير قابل تشخيص در درآمد مازاد پيش بيني شدهي آتي برآورد شود. فلتام و ا ولسون از نظر تحليلي نشان ميدهند كه با كاهش درآمدهاي پيش بيني شده غير عادي آتي در معادلات قطعيت بر مبناي تغيير خطر سرمايه گذار در ميان كل وقايع و زمانهاي ممكن ميتوان خطر درآمد مازاد را افزود. فلتام و ا ولسون در اين بررسي درآمدها را به عنوان درآمدهاي فاقد هزينه سرمايه حقوق صاحبان سهام، بر مبناي هزينه ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام و ساختار زماني نرخ بهره بدون خطر در زمان ارزشيابي ارزيابي ميكند. بنابراين برآورد خطر به برآورد مجموعه رويدادهاي احتمالي و تاريخي درآمدهاي غير عادي آتي كه به عنوان معادلات قطعيت ارزيابي شده بستگي دارد. ولي تحقيقات اين دو محقق در مورد اين كه سرمايه گذاران و محققان تجربي چگونه بايد اين مجموعه برآوردهاي احتمالي و تاريخي رويدادها را به كار بندند حرفي به ميان نميآورند.
در نبود اصل تئوري قابل اجرا، كاربردهاي تجربي الگوهاي ارزشيابي درآمد مازاد با افزودن يك صرف ريسك ويژه به نرخ تنزيل بدون خطر و نتايجي كه قطعاً نسبت به فرضيهي صرف ريسك حساسيت پذير است، ريسك را با ارزشيابي تركيب كردهاند. ديگر مطالعات اخير با آميزهاي از نتايج الگوي ارزشيابي درآمد مازاد را به برآورد صرف ريسك منتهي آينده در نرخ تنزيل تبديل ميكنند.
نظام مطالعات قبلي ارزش سهام بررسي شده يا بهرههاي سهام را در برآورد صرف خطر و نرخ بهره پيش بيني شده مورد نياز الگوهاي ارزشيابي به كار ميبرد. استفاده از ارزش سهام بررسي شده يا بهره سهام در ارزيابي خطر در ارزشيابي يك مقدار تغيير ايجاد ميكند.
ما روند دقيق تري را مطرح ميكنيم كه در ارزيابي خطر شركت و ارزش سهام در يك بافت ارزشيابي درآمد مازاد، ارقام حسابداري را به كار ميبرد. ابتدا، تنزيل خطر موجود در قيمتهاي سهام را ارزيابي ميكنيم و ارزش بدون خطر را بر مبناي الگوي درآمد مازاد، پيش بيني تحليل گران از درآمدها، و نرخ بهره بدون خطر رايج بر آورد ميكنيم. سپس تفاضل قيمت يعني برآورد ارزش بدون خطر منهاي قيمت سهام را محاسبه ميكنيم. تفاضل قيمت به صورت فرضي ساده ولي از نظر تئوري ارزيابي دفاع پذير تنزيل خطر قسمتي در قيمت سهام است. اين ارزيابي فقط به پيش بيني تحليل گران از درآمدها، الگوي ارزشيابي درآمد مازاد، ارزش زماني پول با نرخهاي رابع بدون خطر و قيمت سهام بستگي دارد. تفاضل قيمت بالقوتاً ارزيابي ويژه و جالب توجهي از خطر شركت است چون به هيچ يك از اشكال كاربردي نرخهاي پيش بيني شده، يا برآورد پارامترهاي آشكاراي خطر بازار (يعني بقاها) يا صرف خطر بستگي ندارد. همان طور كه پيش بيني شده، تفاضل قيمتها تقريباً در تمام سالهاي فعاليت شركت مثبت است چون ارزشهاي بدون خطر تنزيل خطر در قيمتهاي سهام را ناديده ميگيرد. برآورد ما از تفاضل قيمتها از نظر عملي با برآورد نرخ بازده مورد انتظار ضمني در قيمتهاي سهام رابطه كاملاً مثبتي دارد، ولي محاسبه آنها سادهتر است.
فهرست برخی ازمطالب:
01_1586235448_39801_7162_1860.zip1.09 MB |