توضیحات :
تحقیق باموضوع
اصول و ضوابط حسابداري و حسابرسي استاندارد حسابداري شماره 11
38صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
هدف
1 . هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهايثابت مشهود است تا استفادهکنندگان صورتهاي مالي بتوانند اطلاعات مربوط به سرمايهگذاري واحد تجاري در اين داراييها و تغييرات آن را تشخيص دهند. موضوعات اصلي در حسابداري داراييهاي ثابت مشهود عبارت از شناخت دارايي، تعيين مبلغ دفتري آن و شناخت هزينه استهلاك و زيان کاهش ارزش دارايي است.
دامنه كاربرد
2 . اين استاندارد بايد براي حسابداري تمام داراييهاي ثابت مشهود بكار گرفته شود، مگر اين که به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي مجاز يا الزامي شده باشد.
3 . اين استاندارد براي موارد زير کاربرد ندارد:
الف. داراييهاي زيستي مرتبط با فعاليتهاي کشاورزي (به استاندارد حسابداري شماره 26 با عنوان فعاليتهاي کشاورزي مراجعه شود).
ب . حق امتياز معادن، ذخاير مواد معدني مانند نفت و گاز طبيعي و منابع مشابهي که احيا شونده نيست.
با اين حال، اين استاندارد براي داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در توسعه يا نگهداري داراييهاي مندرج در بندهاي ” الف“ و ” ب“ کاربرد دارد.
4 . ساير استانداردها ممکن است شناخت يک دارايي ثابت مشهود را برمبناي رويکردي متفاوت با اين استاندارد الزامي نمايد. براي مثال استاندارد حسابداري شماره 21 با عنوان حسابداري اجارهها، واحد تجاري را ملزم ميکند که شناخت يک دارايي ثابت مشهود مورد اجاره را برمبناي انتقال مخاطرات و مزايا ارزيابي کند. با اين حال در چنين مواردي ساير جنبههاي حسابداري اين داراييها ازجمله استهلاک، توسط اين استاندارد مقرر شده است.
تعاريف
5 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است :
• ارزش باقيمانده : مبلغ برآوردي که واحد تجاري در حال حاضر ميتواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.
• ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله كنند.
• ارزش اقتصادي : ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.
• استهلاك : تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاك پذير يك دارايي طي عمر مفيد آن.
• بهاي جايگزيني مستهلک شده : عبارت است از بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمتدهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.
• بهاي تمام شده : مبلغ وجه نقد يا معادل نقد پرداختي و يا ارزش منصفانه ساير مابهازاهايي كه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ساخت آن واگذار شده است و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.
• خالص ارزش فروش : مبلغ وجه نقد يا معادل آن که از طريق فروش دارايي در شرايط عادي و پس از کسر کليه هزينههاي مرتبط با فروش حاصل ميشود.
• زيان كاهش ارزش : مازاد مبلغ دفتري يک دارايي نسبت به مبلغ بازيافتني آن.
• دارايي ثابت مشهود: به دارايي مشهودي اطلاق ميشود که:
الف. به منظور استفاده در توليد يا عرضه کالاها يا خدمات، اجاره به ديگران يا براي مقاصد اداري توسط واحد تجاري نگهداري ميشود، و
ب . انتظار ميرود بيش از يک دوره مالي مورد استفاده قرار گيرد.
• عمر مفيد: عبارت است از :
الف. مدت زمانيكه انتظار ميرود دارايي مورد استفاده واحد تجاري قرار گيرد، يا
ب . تعداد توليد يا واحدهاي مقداري مشابه كه انتظار ميرود در فرايند استفاده از دارايي توسط واحد تجاري تحصيل شود.
• مبلغ استهلاكپذير : بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده پس از کسر ارزش باقيمانده آن.
• مبلغ بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هركدام که بيشتر است.
• مبلغ دفتري : مبلغي كه دارايي پس از كسر استهلاك انباشته و زيان كاهش ارزش انباشته مربوط ، به آن مبلغ در ترازنامه منعکس ميشود.
• ناخالص مبلغ دفتري : بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده.
شناخت
6 . مخارج مرتبط با يک قلم دارايي ثابت مشهود، تنها زماني به عنوان دارايي شناسايي ميشود که:
الف. جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد، و
ب . بهاي تمام شده دارايي به گونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد.
7 . قطعات يدکي و ابزار تعميراتي معمولاً به عنوان موجودي محسوب و در زمان مصرف بهعنوان هزينه شناسايي ميشود. با اين حال، قطعات عمده آماده جايگزيني، در صورتي که انتظار رود بيش از يک دوره مالي مورد استفاده واحد تجاري واقع شود، به عنوان دارايي ثابت مشهود محسوب ميشود. همچنين، هرگاه قطعات يدکي و ابزار تعميراتي را تنها بتوان در ارتباط با يک قلم دارايي ثابت مشهود به کار گرفت اين اقلام به عنوان دارايي ثابت مشهود محسوب و طي مدتي که از عمر مفيد دارايي مربوط تجاوز نکند، مستهلک ميشود.
8 . اين استاندارد معياري براي تفکيک يا تجميع اجزاي تشکيلدهنده يک قلم دارايي ثابت مشهود، تجويز نميکند. بنابراين، بکارگيري معيارهاي شناخت در وضعيتهاي خاص واحد تجاري مستلزم انجام قضاوت است. تجميع اقلام جداگانه کماهميت مثل قالبها و ابزارها و اعمال معيارهاي فوق نسبت به مجموع ارزش آنها ممکن است مناسب باشد.
9 . واحد تجاري براساس معيارهاي شناخت، تمام مخارج داراييهاي ثابت مشهود را در زمان تحمل ارزيابي ميکند. اين مخارج شامل مخارج تحمل شده جهت تحصيل يا ساخت داراييهاي ثابت مشهود و همچنين مخارج بعدي بابت اضافات، جايگزيني اجزا يا تعميرات آن است.
10 . داراييهاي ثابت مشهود ممکن است براي مقاصد زيستمحيطي يا ايمني تحصيل شود. اگرچه تحصيل اين داراييها، منافع اقتصادي آتي هيچ يک از اقلام مشخص داراييهاي ثابت مشهود موجود را به طور مستقيم افزايش نميدهد، اما ممکن است براي تحصيل منافع اقتصادي آتي ساير داراييهاي واحد تجاري ضروري باشد. در اين حالت، اين داراييها واجد شرايط شناخت است، زيرا تحصيل آن، واحد تجاري را قادر ميسازد منافع اقتصادي آتي که از داراييهاي مربوط کسب ميکند بيشتر از حالتي باشد که اين داراييها تحصيل نشده است. براي مثال، يک توليدکننده مواد شيميايي ممکن است در اجراي مقررات حفاظت از محيط زيست، ملزم به نصب دستگاههاي جديدي براي توليد و ذخيره مواد شيميايي خطرناک شود. اين دستگاهها به عنوان دارايي شناسايي ميشود، زيرا واحد تجاري بدون وجود آنها قادر به توليد و فروش مواد شيميايي نخواهد بود.
مخارج بعدي
11 . مخارج بعدي مرتبط با دارايي ثابت مشهود تنها زماني به مبلغ دفتري دارايي اضافه ميشود که مخارج انجام شده موجب بهبود وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن گردد، بهگونهاي که شواهد کافي مبني بر وقوع جريان منافع اقتصادي ناشي از اين مخارج به درون واحد تجاري وجود داشته باشد. نمونههايي از بهبود وضعيت که منجر به افزايش منافع اقتصادي دارايي ميشود به شرح زير است:
الف. اصلاح فني ماشينآلات به منظور افزايش عمر مفيد، شامل افزايش در ظرفيت توليد آن.
ب . بهسازي قطعات ماشينآلات به منظور دستيابي به بهبودي قابل ملاحظه در کيفيت محصول.
ج . بکارگيري فرايندهاي توليدي جديد که موجب کاهش قابل ملاحظه در برآورد قبلي مخارج عملياتي گردد.
12 . براساس معيارهاي شناخت مندرج در بند 6، مخارج روزمره تعمير و نگهداري داراييهاي ثابت مشهود که به منظور حفظ وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن انجام ميشود، معمولاً در زمان وقوع، به عنوان هزينه شناسايي ميگردد. براي مثال، مخارج سرويس يا بازديد کلي ماشينآلات و تجهيزات معمولاً به اين دليل که موجب حفظ و نه افزايش استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه دارايي ميگردد، هزينه محسوب ميشود.
13 . اجزاي عمده برخي از اقلام دارايي ثابت مشهود ممکن است مستلزم جايگزيني در فواصل منظم باشد. براي نمونه، در يک کوره ذوب شيشه ممکن است پس از ساعات کارکرد معين، آجرهاي نسوز مستلزم تعويض باشد يا اجزاي درون يک هواپيما از قبيل صندليها ممکن است در طول عمر مفيد هواپيما چندين بار نياز به جايگزيني داشته باشد. برخي اجزا از قبيل ديوارهاي يک ساختمان نيز ممکن است مستلزم جايگزيني در دوره بلندمدتتري باشد. واحد تجاري مخارج اجزاي جايگزين شده چنين داراييهاي ثابتي را در زمان تحمل، چنانچه حائز معيارهاي شناخت طبق بند 6 باشد، در مبلغ دفتري دارايي مربوط منظور ميکند. مبلغ دفتري قبلي اجزاي جايگزين شده از حسابها حذف ميشود.
14 . در پارهاي موارد، ادامه کارکرد يک قلم دارايي ثابت مشهود (مانند هواپيما) ممکن است مستلزم انجام بازرسيهاي عمده به منظور رفع نواقص باشد اعم از اينکه نياز به جايگزيني قطعات باشد يا نباشد. به شرط احراز معيارهاي شناخت، مخارج هر بازرسي عمده در زمان انجام آن به مبلغ دفتري دارايي منظور ميشود. هرگونه مبلغ دفتري باقيمانده از بابت مخارج بازرسي قبلي (جداي از قطعات) از حسابها حذف ميشود.
فهرست برخی ازمطالب:
پیشگفتار
(7) - (1)
استاندارد حسابداری شماره11 ” داراييهاي ثابت مشهود“
هدف
1
دامنه کاربرد
4 – 2
تعاريف
5
شناخت
14 – 6
- مخارج بعدي
14 – 11
اندازهگيري دارايي ثابت مشهود
26 – 15
- اجزاي بهاي تمام شده
21 – 16
- اندازهگيري بهاي تمام شده
26 – 22
اندازهگيري پس از شناخت
69 – 27
- روش بهاي تمام شده
28
- روش تجديد ارزيابي
42 – 29
مشخصات ارزياب
38 – 37
مازاد تجديد ارزيابي
42 – 39
- استهلاک
58 – 43
مبلغ استهلاکپذير و دوره استهلاک
55 – 47
روش استهلاک
58 – 56
- کاهش ارزش
68 – 59
ملاحظات مربوط به تعيين مبلغ بازيافتني
66 – 64
افزايش بعدي در مبلغ بازيافتني تحت نظام بهاي تمام شده تاريخي
67
افزايش بعدي مبلغ بازيافتني در تجديد ارزيابي
68
- جبران خسارت
69
برکناري دائمي و واگذاري
76 – 70
افشا
82 – 77
تاريخ اجرا
83
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
84
پيوست : مباني نتيجهگيري
استاندارد شماره 11 حسابداري_1586233474_39794_7162_1121.zip0.06 MB |