توضیحات:
تحقیق باموضوع سازماندهی کمی
73صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
مكتب كلاسيك:
در اوايل قرن بيستم، نتايج انقلاب صنعتي كه در حدود سال 1790 آغاز گرديده بود بتدريج بثمر رسيد. يكي از مشخصات بارز انقلاب صنعتي ماشيني كردن توليد بود كه زندگي اجتماعي، سياسي و اقتصادي جوامع صنفي اروپا و آمريكا را دگرگون ساخت. برخي از آثار و عواقب انقلاب مزبور را ميتوان بشرح زير خلاصه نمود:
1) رشد صنايع و توسعه بازرگاني؛
2) گسترش شهرنشيني و ازدياد جمعيت شهرها؛
3) توليد انبوهي و توسعه بازار فروش در نتيجه ازدياد مصرف؛
4) پيشرفت تكنولوژي و استفاده از نتايج تحقيقات علمي در صنايع؛
هر يك از دانشمندان وابسته به اين مكتب، فردگرايي يا رفتار عقلائي سازمان را از زاويه و ديدگاه خاصي تجزيه و تحليل ميكنند. معذلک در مكتب كلاسيك يا سنتي توجه دانشمندان صرفا به كالبد (Anatomy) يا ساخت و تركيب سازمان رسمي (Structure) معطوف گرديده و به رفتار فردي يا گروهي سيستم اجتماعي سازمان عنايتي مبذول نگرديده است.
به علت طولاني شدن سخن و مقدمه ميتوان فقط به دو نظريه و ديدگاه آن هم فقط در حد معرفي اشاره كرد و مطالعه آن را به عهده علاقه مندان ميسپاريم و آن هم بروكراسي وبر و تخصص گرايي فايول اشاره ميكنيم. (كتاب سازمان و مديريت / صفحه 6 تا 9).
نئوكلاسيك و نوعدوستي صنعتي:
تا ربع دوم قرن بيستم، نظريههاي كلاسيك و بويژه اصول عقايد تيلور در مديريت سازمانهاي دولتي و خصوصي اروپا و آمريكا نقشي قاطع داشت. اما طولي نكشيد كه نهضت رفتارگرايي (Behavioral Approach) يا اصول روابط انساني در آمريكا تحت رهبري التون مايو (Elton Mayo) شروع شد. با توجه به كثرت مطالعات و بررسيهاي مختلفي در اين زمينه بعمل آمده است، خلاصه كردن نظريههاي مكتب رفتارگرايي كار دشواري است. در نوشتههاي جديد، نظريههاي مزبور تحت عنوان «نظريههاي نئوكلاسيك» مورد بحث واقع شده است.
بنظر پيروان مكتب رفتارگرايي، مفروضات كلاسيكها دربارة چگونگي رفتار كاركنان در سازمان رسمي بسيار ساده و خارج از واقعيات عيني است، و بهمين دليل كاربرد نظريههاي كلاسيك در سازمانهاي وسيع امروزي محدود است. بعبارت ديگر، كلاسيكها فرد را «انسان اقتصادي» فرض ميكردند كه صرفاً تحت تأثير انگيزههاي مادي قرار ميگيرد، و بدين ترتيب بنظر آنان فرضيات منطق اقتصادي در مورد انگيزش و توجيه رفتار فرد در سازمانها كافي است، در حالي كه پيروان مكتب رفتارگرايي با استفاده از علوم رفتاري (مانند روانشناسي، جامعه شناسي، مردم شناسي و ساير رشتههاي علوم اجتماعي) در مقياس وسيع نشان دادند كه موضوع انگيزش افراد بشر امر پيچيدهاي است كه تنها با تحقيق از ديدگاه علوم رفتاري قابل درك است، و از اينرو بررسي عوامل مختلفي كه در چگونگي رفتار سازماني افراد مؤثر است براي پي بردن به علل قلت بازدهي كار آنان بسيار مهم است و تنها بدينوسيله است كه ميتوان در كشف علل قلت بازدهي و برطرف كردن آنها از طريق انگيزش، كارآئي سازماني را بالا برد. بدين ترتيب، بررسي سازمان در چهارچوب علوم رفتاري، موجب شد كه ابعاد تازهاي به تئوري، مفاهيم و متودولوژي تحقيق در بررسيهاي سازماني افزوده شود.
فهرست برخی ازمطالب:
سازماندهي كمي 75 ص_1583582243_38670_7162_1738.zip0.04 MB |