





توضیحات:
تحقیق باموضوع فساد اداري؛ چالشها و راه حلها
30صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
فساد اداري (corruption) يک معضل جهاني و بزرگترين مانع در برابر اصلاحات در هر کشور و بزرگترين سد در برابر پيشرفت و ترقي ميباشد. فساد وقتي خطرناکتر ميشود که عوامل فاسد در يک شبکه مافيايي فعاليت نموده و بالاترين ردههاي سياسي و اقتصادي کشور را به فساد الوده سازد.
افغانستان از کشورهايي است که فساد در ان به بالاترين حد خود رسيده و متاسفانه به يک پديده مزمن و هنجاري تبديل شده است و اقدامات متعدد اصلاحي هنوز متاسفانه راه به جايي نبرده است. از مبارزه با فساد، فراوان بحث شده است ولي متاسفانه به سان تيغ دو دم بيشتر به ياس مردم منجر شده است تا به محو فساد در کشور.
در فساد اداري عوامل مختلفي نقش دارد و راههاي مختلفي قابل پيشبيني است. در اين نوشتار سعي شده که به چالشها و عوامل فساد اداري پرداخته و راه حلهايي را جهت اصلاح ادارات، بررسي نمايد.
واژگان کليدي:فساد اداري، رشوه، اختلاس، اصلاحات،نظارت و کنترل.
مقدمه
فساد، در نظام اداري تمام کشورها کم و بيش وجود دارد. مطابق گزارشهاي سازمان شفافيت بينالملل (Transparency International)، فساد اداري از مشکلات و معضلات حاد کشورها ميباشد و بنابه تخمين بانک جهاني در سراسر جهان هر ساله بيش از يک هزار ميليارد دالر رشوه پرداخت ميشود. در گزارش سال 2007، سازمان شفافيت بينالملل کشورهاي دانمارک، فنلاند و سنگاپور با شاخص عددي يک، داراي کمترين ميزان فساد دانسته شده است، در حالي که کشورهاي برمه و سومالي، با شاخصهاي عددي 179، در پايينترين رده و بدترين جايگاه قرار دارند. شاخص عددي نسبت داده شده به افغانستان، چاد و سودان172، ايران، ليبي، نپال، فيليپين و يمن 131 است و تاجيکستان، اذربايجان، بلاروس، قرقيزستان، ليبريا و زيمبابوه از نظر گستردگي فساد مالي و اداري داراي شاخص 150 ميباشد.<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]--> مطابق اين امار، افغانستان متاسفانه در لايههاي پايين الودگي به فساد قرار دارد و اکثر کارشناسان افغان معتقدند که بخش اعظمي از هزينههاي بازسازي افغانستان در يک سيستم پيچيده مافيايي داخلي و خارجي مورد اختلاس قرار ميگيرد.
جايي که فساد اداري وجود دارد قانون يا اصلا اجرا نميشود و يا به صورت گزينشي و دلبخواهي اجرا ميشود. به عبارت ديگر، اجراي قانون مورد سو استفاده واقع ميشود، تا افراد، به اهداف سو خود برسند. اين اهداف ميتواند مادي و مالي باشد و ميتواند راضي کردن غير معقولانهي ديگران باشد. در فرهنگ فساد اداري، به افراد به عنوان يک مهره و ابزار نگاه ميشود و مناسبات انساني بسيار ضعيف است. معمولا انچه به نام مناسبات انساني در اين موارد ديده ميشود، بسيار متظاهرانه و رياکارانه است. افراد فاسد يک اداره در کار خير و خوبي همکاري ندارند، بلکه در ارتکاب يک تخلف و تضييع حقوق ديگران و يا منافع عامه با هم همکاري مينمايند. در حالي که قران کريم ميفرمايد: ﴿وَ تَعاوَنوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لا تَعاوَنوا عَلَى الْاثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقوا اللهَ انَّ اللهَ شَديدُ الْعِقابِ﴾ «در کار نيک و تقوا به يک ديگر کمک کنيد و در گناه و ستم يکديگر را ياري نکنيد و از خدا بترسيد که خداوند بسيار سخت مجازات ميکند.
انتخاب روسا، معاوونان، کارمندان و کارشناسان غالبا بر اساس لياقت و شايستگي افراد نيست و به جاي اين که مهارتها و تواناييهاي فرد، ملاک انتخاب باشد، انگيزههاي شخصي، حزبي، سمتي، قومي و نژادي عامل اصلي انتخاب کارشناسان است. فرد پيشنهاد دهندهي پست، غالبا براي بقاي خودش، افرادي را بر ميگزيند تا با او هماهنگ باشند.
کارشناسان و مسوولان زيردست، هنگام ديدن موارد نامطلوب غالبا در بيان نظرات خود دچار خود سانسوري ميشوند و از بيان اعتقادات و افکارشان بيم دارند. انان ميترسند که مبادا با بيان افکارشان، موقعيت خود را از دست بدهند.
فهرست برخی ازمطالب:
فساد اداري_1583579141_38652_7162_1727.zip0.03 MB |