توضیحات:
تحقیق باموضوع کلیات مدیریت
73صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
قبل از شروع بحث مورد نظر يعني سازماندهي كمي در مورد نظريههاي مديريت صحبت خواهيم كرد تا با مقدمات مكاتب مديريت آشنا شده و در مورد سازمان و سازماندهي بيشتر صحبت كنيم.
مكتبها و تئوريهاي مديريت:
گرچه مديريت به مفهوم كلي آن سابقهاي به قدمت زندگي اجتماعي انسان و حتي بيشتر از آن را دارد، اما آنچه كه به نام دانش مديريت براي مديريت سازمانها و مؤسسات، بخصوص مؤسسات انتفاعي تكامل پيدا كرده است، مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتاُ قرن بيستم است. تا قبل از قرن بيستم سازمانها در مقياس كوچك و با استفاده از روشهاي ساده اداره ميشدند و هنوز پيچيدگي امروز را به خود پيدا نكرده بودند؛ در حالي كه امروز مديريتها با مسائل گوناگوني همچون جمعيت فزاينده، ركورد، آگاهي اجتماعي، كمبود منابع بخصوص منابع انرژي، تورم، تأمين رفاه، رقابت و نظاير آن روبرو هستند.
رعايت همة اين مسائل، همراه با بزرگ شدن نسبي سازمانها و پيشرفت تكنولوژي و استفاده از علوم رياضيات، اقتصاد و كامپيوتر پيچيدگي مديريت را بيشتر كرده است.
پيشرفت مديريت تا انقلاب صنعتي، هماهنگ و محسوس نبود. در سال 1776، آدام اسميت (A.Smith) با اطلاعاتي كه از كارخانه سنجاق سازي بدست آورده بود محسنات تقسيم كار را اعلام كرد كه خود گامي در جهت سازمان و سازماندهي و مديريت بود. البته قبل از آدام اسميت نيز در زمينه مديريت، در برخي كشورها روشهايي آزمايش شده بود. مثل روشي كه در «كارخانه كشتي سازي ونيز» در ايتاليا در قرن پانزدهم به كار گرفته شد يعني روش «خط زنجير» (Assembly line) كه در آن قطعات براي ساختن كشتي، با نظم پشت سر يكديگر قرار ميگرفتند.
در سال 1832 چارلرز بابيچ (Ch.Babich) رياضيدان انگليسي و سازندة ماشين حساب مقالهاي به نام «دربارة اقتصاد ماشينها و كارخانه» در زمينة توليد نوشت. بابيچ در اين مقاله براي اولين بار موضوع اختلاف در مهارت و نقش آن در تعيين دستمزد و نيز مفاهيمي از مهندسي صنعتي را به بحث گذاشت. به اعتقاد چارلز بيرد (Ch.Bird) نوشتههاي بابيچ مبناي كارها و مطالعات تيلور براي تدوين مديريت علمي قرار گرفت.
مطالب و مقالات در مورد مديريت آنقدر زياد بوده است كه هارولدكونت (.H.Koontz) در سال 1961 مقالهاي به نام «جنگل تئوري مديريت» نوشت و اظهار داشت كه در اين جنگل اگر نخواهيم گم شويم به راهنما نياز داريم.
آيا هميشه اين درهم ريختگي خواهد بود؟ يا اينكه تكوين و تكامل آنها به پيدايش يك تئوري مديريت واحد منجر خواهد شد؟ آنچه ميتوان اظهار داشت اين است كه ميتوان در ميان انبوه كتب و مقالاتي كه در زمينه مديريت و تحقيق عمليات نوشته شده است؛ خطوط، مفاهيم و گرايشات كلي را كه معمولاً به شكل يك مكتب فكري در دانش مديريت عرض اندام كردهاند، استخراج و تدوين كرد.
اين گرايشات، در كتب مربوط به مديريت در چند مكتب فكري خلاصه شده است كه تعداد آن مختلف و گاهي تا پنج مكتب را در بر ميگيرد. ولي در يك تقسيم بندي روشن و مشخص،سه مكتب اساسي را ميتوان نام برد و تمامي روشها، اصول و گرايشات را در آنها جاي داد كه عبارتند از: مكتب كلاسيك يا سنتي، مكتب نئوكلاسيك يا روابط انساني، مكتب نوين مديريت يا مكتب مبتني بر تئوريهاي سيستمها.
مكتب كلاسيك:
در اوايل قرن بيستم، نتايج انقلاب صنعتي كه در حدود سال 1790 آغاز گرديده بود بتدريج بثمر رسيد. يكي از مشخصات بارز انقلاب صنعتي ماشيني كردن توليد بود كه زندگي اجتماعي، سياسي و اقتصادي جوامع صنفي اروپا و آمريكا را دگرگون ساخت. برخي از آثار و عواقب انقلاب مزبور را ميتوان بشرح زير خلاصه نمود:
1) رشد صنايع و توسعه بازرگاني؛
2) گسترش شهرنشيني و ازدياد جمعيت شهرها؛
3) توليد انبوهي و توسعه بازار فروش در نتيجه ازدياد مصرف؛
4) پيشرفت تكنولوژي و استفاده از نتايج تحقيقات علمي در صنايع؛
هر يك از دانشمندان وابسته به اين مكتب، فردگرايي يا رفتار عقلائي سازمان را از زاويه و ديدگاه خاصي تجزيه و تحليل ميكنند. معذلک در مكتب كلاسيك يا سنتي توجه دانشمندان صرفا به كالبد (Anatomy) يا ساخت و تركيب سازمان رسمي (Structure) معطوف گرديده و به رفتار فردي يا گروهي سيستم اجتماعي سازمان عنايتي مبذول نگرديده است.
به علت طولاني شدن سخن و مقدمه ميتوان فقط به دو نظريه و ديدگاه آن هم فقط در حد معرفي اشاره كرد و مطالعه آن را به عهده علاقه مندان ميسپاريم و آن هم بروكراسي وبر و تخصص گرايي فايول اشاره ميكنيم. (كتاب سازمان و مديريت / صفحه 6 تا 9).
نئوكلاسيك و نوعدوستي صنعتي:
تا ربع دوم قرن بيستم، نظريههاي كلاسيك و بويژه اصول عقايد تيلور در مديريت سازمانهاي دولتي و خصوصي اروپا و آمريكا نقشي قاطع داشت. اما طولي نكشيد كه نهضت رفتارگرايي (Behavioral Approach) يا اصول روابط انساني در آمريكا تحت رهبري التون مايو (Elton Mayo) شروع شد. با توجه به كثرت مطالعات و بررسيهاي مختلفي در اين زمينه بعمل آمده است، خلاصه كردن نظريههاي مكتب رفتارگرايي كار دشواري است. در نوشتههاي جديد، نظريههاي مزبور تحت عنوان «نظريههاي نئوكلاسيك» مورد بحث واقع شده است.
بنظر پيروان مكتب رفتارگرايي، مفروضات كلاسيكها دربارة چگونگي رفتار كاركنان در سازمان رسمي بسيار ساده و خارج از واقعيات عيني است، و بهمين دليل كاربرد نظريههاي كلاسيك در سازمانهاي وسيع امروزي محدود است. بعبارت ديگر، كلاسيكها فرد را «انسان اقتصادي» فرض ميكردند كه صرفاً تحت تأثير انگيزههاي مادي قرار ميگيرد، و بدين ترتيب بنظر آنان فرضيات منطق اقتصادي در مورد انگيزش و توجيه رفتار فرد در سازمانها كافي است، در حالي كه پيروان مكتب رفتارگرايي با استفاده از علوم رفتاري (مانند روانشناسي، جامعه شناسي، مردم شناسي و ساير رشتههاي علوم اجتماعي) در مقياس وسيع نشان دادند كه موضوع انگيزش افراد بشر امر پيچيدهاي است كه تنها با تحقيق از ديدگاه علوم رفتاري قابل درك است، و از اينرو بررسي عوامل مختلفي كه در چگونگي رفتار سازماني افراد مؤثر است براي پي بردن به علل قلت بازدهي كار آنان بسيار مهم است و تنها بدينوسيله است كه ميتوان در كشف علل قلت بازدهي و برطرف كردن آنها از طريق انگيزش، كارآئي سازماني را بالا برد. بدين ترتيب، بررسي سازمان در چهارچوب علوم رفتاري، موجب شد كه ابعاد تازهاي به تئوري، مفاهيم و متودولوژي تحقيق در بررسيهاي سازماني افزوده شود.
فهرست برخی ازمطالب:
کلیات مدیریت_1583577962_38645_7162_1311.zip0.04 MB |