توضیحات:
تحقیق باموضوع مديريت
42صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
مقصود ازمديريت منابع انسانی سياست ها ،اقدامات مورد نياز برای اجرای بخشی از وظيفه مديريت است که به جنبه هایی از فعاليت بستگی دارد،به ويژه برای کارمند يابی ،آموزش دادن به کارکنان ،ارزيابی عملکرد ،دادن پاداش و ايجاد محيط سالم و منصفانه برای کارکنان .مديريت امر کارکنان حوزه ای است که به اندازه کل حوزه مديريت قدمت دارد،اما به طور طبيعی دستخوش تغيير و تحول شده است.مديريت منابع انسانی در حقيقت رويکردی استراتژيک جذب و توسعه و مديريت و ايجاد انگيزش و دست يابی به تعهد منابع کليدی پروژه ،يعنی افرادی که برای آن کار می کنند.
مديريت منابع انسانی و مديريت کارکنان
برای دهها سال، اجرای وظايف انتخاب، آموزش و جبران خدمت کارکنان وظايف اصلی حوزهای به نام مديريت کارکنان بود. اين وظايف بدون توجه به اينکه چگونه به يکديگر مرتبط هستند انجام میشدند. اما اکنون حوزهای به نام مديريت منابع انسانی مطرح شده است. مديريت منابع انسانی آنطور که در حال حاضر درک میشود، به جای رد يا حذف، تعميمی از نيازمندهای سنتی اداره اثربخش کارکنان است. در اين حوزه درک مناسبی از رفتا بشری و مهارة استفاد از اين درک و بنش تيار است. همچنين داشتن دانش و درک از وظايف مختلف کارکنان و آگاهی از شرايط محيطی ضروری است (شرمان، بوهلندر و چرودن)مديريت منابع انسانی در دهه 1980 ظهور کرد و توسط طرفداران آن به عنوان فصل جديدی در مديريت نيروی انسانی تکامل يافت. اکنون اين توافق وجود دارد که مديريت منابع انسانی جايگزين مديريت کارکنان نمیشود
بلکه به فرايندهای مديريت کارکنان از منظر متفاوتی مینگرد. همچنين فلسفههای اصلی آن تا حد قابل ملاحظهای متفاوت از مفاهيم سنتی مديريت کارکنان است. با این همه برخی از رويکردهای خاص مديريت کارکنان و روابط کارکنان میتوانند تحت عنوان رويکردهای مديريت منابع انسانی توصيف شوند زيرا در راستای فلسفه اساسی مدیریت منابع انسانی هستند مديريت منابع انسانی رويکردی جامع به مديريت استراتژيک منابع کلیدی پروژه يعنی منابع انسانی است. مديريت منابع انسانی نه تنها رويکردی از روی سودآوری به مديريت کارکنان است بلکه رويکردی ويژه به روابط کارکنان با تأکيد بر تعهد و دو طرفه بودن ارتباط دارد .
فلسفه مديريت منابع انسانی
منابع انسانی مهمترين دارای يک پروژه است و مديريت اثربخش آنها کليد موفقيت پروژه است.
اگر سياستها و رويههای مربوط به کارکنان پروژه با همديگر تطابق و سهم قابل ملاحظهای در دستيابی به اهداف پروژه و برنامههای استراتژيک داشته باشند دستيابی به موفقيت پروژه محتملتر است.
فرهنگ و ارزشهای کلی، شرايط پروژهی و رفتا مديريتی که از آن فرهنگ نشأت میگيرد تأثير زيادی بر دستيابی به تعالی مطلوب میگذارد. چنين فرهنگی نيازمند مديريت شدن است بدين معنی که بايد تلاشی مستمر برای ايجاد پذيرش و انجام آنها صرف شود.
فهرست برخی ازمطالب:
مدیریت 43 ص_1583557893_38616_7162_1852.zip0.03 MB |